تفکر سیستمی
تفکر سیستمی
چرا تفکر سیستمی؟
خیلی از ما برای انجام پروژه ها و فعالیت ها ابزارهای مناسبی در اختیار داریم. به عنوان مثال یک پروژه فرهنگی را مورد بحث قرار می دهیم تا مشخص شود برای به سامان رسیدن این پروژه چه مؤلفه هایی باید وجود داشته باشد؟
اولین ابزار ما برای انجام کار فرهنگی محتوای مناسب، منابع و رفرنس های عالی است. دومین ابزار ما برای انجام کار فرهنگی وجود انسانهای خوش فکر، دلسوز، آگاه و متعهد و شاید سومین ابزار مهم در انجام یک فعالیت فرهنگی بحث شیرین هزینه و تامین اعتبار و بودجه کار فرهنگی است.
به گفته بسیاری از افرادی که تجربه کار فرهنگی دارند، وقتی این سه مؤلفه با هم جمع شود یعنی محتوا و منابع کافی، افراد دلسوز، آگاه و متعهد و بودجه مناسب، سه ضلع اساسی کار فرهنگی فراهم شده است. اما نمونه های بسیاری وجود دارد که همه این سه مؤلفه باهم در یک کار فرهنگی جمع شده ولی آن کار فرهنگی موفق نبوده و نتایج مفید و موثری به دنبال نداشته است! چرا؟
چرا به رغم وجود بودجه مناسب، افراد آگاه و منابع لازم، کار فرهنگی به نتیجه نمیرسد؟
در مورد سایر پروژه ها اعم از پروژه های بزرگ ساختمانی، تاسیساتی، بازرگانی و حتی پروژه های کوچکتر تولیدی و خدماتی و … نیز وضعیت بدین گونه است. مؤلفه های لازم برای انجام پروژه مهیا است؛ بودجه های کافی، منابع لازم و مناسب از قبیل منابع انسانی، مواد اولیه، تجهیزات، دستگاه ها و ماشین آلات، تکنیک ها، نرم افزارها و سخت افزارها، روش های تولید و ارائه خدمات و همچنین تخصص ها و مهارت های لازم برای انجام پروژه، همگی موجود است لیکن باز هم می بینیم بسیاری از پروژه ها به نتیجه اثربخش خود (یا حداقل نتیجهای که هزینه به فایده آن موضوعیت داشته باشد) نمی رسد. چرا؟ شاید یکی از بهترین پاسخ هایی که می توان به این سوال داد این باشد که یک منطق و تفکر سیستمی در مدیریت و راهبرد این فعالیت ها و پروژه ها ممکن است وجود نداشته باشد. یک نگرش کل گرایانه به تمام پروژه یا فعالیت فرهنگی که همه ورودی ها و خروجی ها و فرایند هایی که در مسیر تبدیل ورودی ها به خروجی ها قرار دارد را مدیریت و پایش نماید.
شاید عمده مشکلات ما در به ثمر نشستن پروژه ها و فعالیت ها در اثر نبودن یک نوع نگرش و نگاه می باشد که به آن تفکر سیستمی، نگرش سیستمی یا رویکرد سیستمی می گوییم.
خوب! سوال اینجاست تفکر سیستمی چیست؟
تفکر سیستمی چیست؟
برای شناخت تفکر سیستمی در ابتدا باید سیستم را شناخت. سیستم چیست و ما به چه چیزی میگوییم سیستم؟ سیستم ها طبق یک تعریف عمومی مجموعه ای از اجزاء هستند که با یک نظم مشخص و یک ارتباط منطقی و منظم بین اجزاء، ورودی های سیستم را تبدیل به خروجی میکنند. سیستم ها حتماً هدفمند هستند و با محیط بیرون در تعامل و ارتباط میباشند.
خوب که به اطرافمان نگاه کنیم میتوانیم منظومه ای از سیستم ها را پیدا کنیم. از جسم و بدن خودمان گرفته تا انواع و اقسام دستگاه ها و تجهیزات دور و برمان مثل دوچرخه، خودرو، فندک، کامپیوتر، سیستم های بزرگ تر مثل یک بیمارستان، مدرسه و حتی سیستم های بسیار بزرگ تر مثل یک وزارتخانه یا دولت. در همه این سیستم هایی که نام برده شد ورودی ها توسط فرایند های خاصی که بعضا بسیار گسترده و خود شامل سیستمهای پیچیده دیگری هستند تبدیل به خروجی می شوند. حال باز هم سوال اینجاست تفکر سیستمی یعنی چطور تفکر و نگرشی؟ شاید برای شناخت تفکر سیستمی لازم باشد آن را در تقابل با سایر تفکرها بسنجیم. تفکر سیستمی در تقابل با تفکر جزء نگر و تفکر خطی معنا و مفهوم بهتری برای ما به همراه دارد. برای توضیحات بیشتر و درک کامل این تفاوت ها توصیه می شود ویدئوهای آموزشی تفکر سیستمی را در سایت روش ها ملاحظه بفرمایید.
منطق تفکر سیستمی
یکی از مهمترین نکات در سیستم ها چه سیستم های پیچیده انسانی مثل بیمارستان، مدرسه، دولت و همه سازمان ها و موسسات و چه در سیستمهای مدرن و پیشرفته بدون دخالت انسان مثل ماشین آلات و تجهیزات، اجزاء سیستم با یک منطق و یک نظم حساب شده در ارتباط با هم هستند. این ارتباط بین اجزا شاید مهمترین منطق یک سیستم باشد. چطور میشود ارتباط بین اجزا را با هم برقرار کرد تا بهترین خروجی را از ورودی های سیستم دریافت کرد؟ برای اینکه ما به بهترین نتایج برسیم چطور باید ورودی های سیستم را مدیریت کنیم؟ چطور باید این ورودی ها در تعامل بین اجزا تبدیل به خروجی شوند؟ در مسیر تبدیل ورودی ها و خروجی ها چه مشکلات سیستمی ممکن است رخ دهد؟ فرق بین مشکل سیستمی با یک مشکل در سیستم چیست؟ این ها همه سوالاتی است که پاسخ آنها در ویدئوهای آموزش تفکر سیستمی به آن می پردازیم.
فردی که تفکر سیستمی دارد چگونه فکر و عمل می کند؟
در سیستم های انسانی موقعی که یک انسان با همه پیچیدگی های فکری و رفتاری مجهز به تفکر سیستمی می شود چه اتفاقی در نوع تفکر او می افتد؟ کسی که با تفکر سیستمی آشنا می شود چه پدیده ای رخ می دهد که او از دیگران متمایز می گردد؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم که در سیستم های انسانی دو عامل تصمیم گیری و انتخاب وجه تمایز بین افرادی با نگاه و نگرش سیستمی و دیگران میشود. فردی که مجهز به تفکر سیستمی است جنس انتخاب هایش و جنس تصمیم هایش با دیگران فرق می کند. افرادی که مجهز به تفکر سیستمی می شوند در انتخاب هایشان و در تصمیم هایشان به محدوده زمانی، محدوده اثر و افق زمانی تصمیم شان فکر میکنند. زمان و مدیریت زمان برای این افراد یک مفهوم متمایز و خاص خواهد شد آنها تصمیماتی نمی گیرند که صرفا مختص یک برهه خاص از زمان باشد. تصمیمات آنها ناشی از برداشت محدودشان نسبت به یک محدوده خاص نیست. این افراد وقتی برای یک ساختار تصمیم می گیرند به همه عوامل و اجزای آن ساختار توجه می کنند.
آنها تا حد امکان مقاومت هایی که ممکن است در اثر اجزاء دیگر سیستم به وجود آید را پیش بینی می کنند.
افرادی که مجهز به این تفکر هستند؛ تصمیماتشان سنجیده و انتخاب هایشان آگاهانه است. خوب که به دوروبرمان نگاه کنیم میبینیم در همین زمانی که زندگی میکنیم چه تصمیماتی از طرف کسانی که مسئولیت دارند در هر ساختار و هر سازمانی باعث ایجاد چه مقاومت هایی در افراد آن سازمان و توده مردم شده است. متفکران سیستمی با همه وجود به تمامی اجزاء سیستم توجه میکنند و تصمیمات شان مبتنی بر شرایط و اقتضاء همه اجزای سیستم است. انسان هایی که به تفکر سیستمی مجهز هستند تفاوت بین رویداد و روند را درک می کنند آنها می دانند رویدادها همینطوری و بر حسب شانس و اتفاق روی نمیدهند! آنها با نگاه تیزبینشان فقط رویدادها را نمیبینند؛ بلکه رویدادها را حاصل کنش و تعامل روند هایی می بینند که در اثر زمان به وجود آمده است همان چیزی که شاید نیاز نگاه امروز بشر است. تفاوت بین رویداد و روند و اهمیت دیدن روند ها در تفکر سیستمی شاید مهمترین وجه تمایز متفکران سیستمی با سایر افراد است. اگر قرار باشد فقط یک ویژگی از تفکر سیستمی و نگاه سیستمی به عنوان وجه تمایز این نوع نگاه با سایر نگرشها مورد بررسی قرار گیرد همین توجه به رویدادها و روند ها شاید کافی ترین و موثرترین نگاه باشد.
در نهایت کسی که با تفکر سیستمی آشناست و به نگرش سیستمی آراسته گشته است از بازخوردها یا فیدبکها در سیستم غافل نمیماند. افرادی که با نگرش سیستمی آشنا هستند پس از ایجاد یک سیستم و یک ساختار آن را رها نمیکنند. آن ها دنبال فیدبک و بازخورد از سیستم هستند. آنها با دقت و وسواس خاصی خروجی های سیستم را رصد می کنند و دنبال این هستند که ببینند آیا خروجی های سیستم مطابق با ورودی ها و فرایند هایی که بر روی آنها انجام گرفته اثر بخش و نتیجه بخش بوده است یا خیر؟ و در این راه از ابزاری به نام فیدبک استفاده می کنند.
خانواده، یک سیستم واقعی
باید توجه داشت که بسیاری از انتخاب ها و تصمیمات ما در حوزه خانواده رخ می دهد. پیش از این اینطور تصور میشد که تفکر سیستمی فقط در کسب و کار موضوعیت دارد اما اکنون با تاثیر قابل توجهی که این نوع نگرش بر زندگی افراد دارد، این سبک تفکر و نگاه شاید بیشتر از اینکه در کسب و کار کاربرد داشته باشد، اثرات شگرفی بر زندگی خانوادگی ما دارد. از این رو اقبال به فراگیری تفکر سیستمی و به کاربستن آن در زندگی بسیار قابل توجه است و توصیه متخصصان سایت روش ها به همه علاقمندانِ یادگیریِ مهارت های زندگی و ارتباطی این است که یادگیری این مبحث مهم را از دست ندهند.
همه این مواردی که تقدیم حضور عزیزان شد نیاز به بحث و بررسی بسیار دقیق، کامل و جامع دارد که شاید نیاز به ساعت ها مطالعه و تحقیق و پژوهش داشته باشد.
سایت روش ها دوره کامل و جامع تفکر سیستمی را برای فهم و درک همین مفاهیم به صورت ویدئو در اختیار شما عزیزان قرار داده است. شما عزیزان با دیدن این ویدئو ها و با ذکر مثال های زیاد و ملموسی که مدرس در اختیار شما قرار میدهد نه تنها با این تفکر آشنا می شوید بلکه با توجه به محتوای کاربردی این دوره، این تفکر در وجود شما نهادینه خواهد شد و به احتمال زیاد شما آن فردِ قبل از این دوره نخواهید بود…
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مدیریت زمان به روش RPM
چالش های ارتباط والدین با نوجوان
اهمیت انتخاب رشته نهم به دهم
آشنایی با پرسشنامه خودشیفتگی مرضی
آشنایی با پرسشنامه هوش های چندگانه گاردنر
آموزش روشها و فنون تدریس
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
یادمه روزی که سلطان سکه اعدام شد، سکه 5 ملیون بود. فکر میکردیم خوب میشه. ناقابل شده الان 17 ملیون… 😬😬
کاش همه این بحث رو یاد بگیرن.
چقدر میشه مثال از زندگی در ایران برای این تفکر خطی زد…. 😵😄